در روزهای میانی بهمنماه ۹۲ سایتهای خبری پزشکی و ورزشی یک خبر با مضمون مشابه را بازتاب دادند: «دکتر پرویز سیار، داور پیشکسوت فوتبال در بستر بیماری»
دکتر پرویز سیار که خود از پزشکان متخصص جراحی است به مدت ۲ هفته به دلیل تب و لرز شدید در بیمارستان پارس بستری و تحت مراقبت پزشکان قرار گرفته بود.
بسیاری از اعضای جامعه پزشکی با نام دکتر پرویز سیار آشنا هستند. همچنان که برای فوتبال دوستان ایرانی نام او به عنوان یک کارشناس و پیشکسوت حوزه داوری کاملا آشناست و هر از گاهی تحلیلهای او را درباره مسائل داوری فوتبال در سایتها و روزنامههای ورزشی میخوانند. شهرت او تا آنجاست که دانشنامه آنلاین ویکیپدیای فارسی، صفحهای اختصاصی برای این چهره حوزه پزشکی و ورزش دارد. در این صفحه درباره دکتر سیار اینگونه میخوانیم:
پرویز سیار (زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۱۷ – تهران) داور سابق، کارشناس داوری فوتبال و پزشک اهل ایران است.
وی داوری را از کشور آلمان آغاز کرده و سپس از سال ۱۳۵۴ در جام تخت جمشید ایران و جام باشگاههای تهران داوری را ادامه داد.
سیار دانشآموخته رشته پزشکی عمومی از دانشگاه شهر ارلانگن (دانشگاه ارلانگن-نورنبرگ) و دوره جراحی عمومی و تروماتولوژی از کلینیک جراحی شهر ازنابروگ آلمان است.
برای آشنایی با این چهره مشهور حوزه پزشکی و فوتبال توجه شما را به گفتگوی مفصلی که چندی پیش سایت پارس فوتبال با او انجام داده جلب میکنیم:
ساعت چهارده آخرین روزهای سال در مطب دکتر واقع در خیابان فاطمی قرار قبلی داشتم. مطمئن بودم بخاطر انضباط دکتر سر ساعت مصاحبه انجام خواهد شد. وقتی به آنجا رسیدم دکتر آماده برگزاری مصاحبه بود و حتی نحوه ورود مرا به مطب رصد نموده و به من انتقال داد. چون داشتم از تابلو مطب عکس میگرفتم. اتاق انتظار مملو از بیمارانی بود که برای ویزیت نشسته بودند. اما دکتر دو ساعت از وقت خود را به مصاحبه اختصاص داد. مصاحبهای که می خوانید تنها یک سوم از گفتمان دکتر است و بخش وسیعی را به درخواست دکتر مجبور شدم برای خودم نگهداری نمایم. در خلال مصاحبه بعضا دکتر با عصبانیت بلند داد میکشید و از جای خود برخاسته بالای سر من قرار میگرفت و صحبت میکرد وقتی مصاحبه به پایان رسید و به اتاق انتظار وارد شدم یک بیمار به من گفت شما جراحی داشتید.
رزومه مختصری از پرویز سیار
پدر مانع از آن شد تا یک پسر هجده ساله نظامی شود و رضایت نامه را امضا نکرد تا خدا به آن سربازانی رحم کند که میخواهند زیر نظر او خدمت خود را بپایان برسانند. گذشت زمان اراده قوی و استعداد خدادادی و همچنین تسلط به زبان انگلیسی و آلمانی برای ایران زمین دکتر حاذقی را آفرید. دکتر یک انسان باشخصیت، مهربان، برجسته، و کاملا جدی است. ودر رشتههای فوتبال، والیبال، کاراته و پینگ پنگ فعالیت نموده و مدت سیزده سال از عمر خود را درایران و آلمان علی رغم مشغله امر طبابت به قضاوت فوتبال اختصاص داده است.
شروع مصاحبه و یک سفارش مهم به جامعه داوری از سوی دکتر؟
دکتر دلخوشی از برخی دوستان و یک شاگرد خود ندارد. او اطلا ق کلمه زباله را برای ناپاکان فوتبال صحیح نمیداند و میگوید زباله بازیافت میشود و حیف است اینگونه افراد را زباله بنامیم لجنزار کلمه مناسبی برای اینگونه افراد است. او توصیهای به داوران دارد و آن اینکه اگر پیشنهاد رشوه دریافت نمودند آن را حتما دریافت و فورا تحویل فدراسیون فوتبال بنمایند چون این کار موجب شناسایی ناپاکان میشود و این رشوه طبق قانون ضبط و غیر قابل استرداد میباشد.
بخش اول سئوالات در خصوص داوری فوتبال
۱- آیا پخش برنامه نود باعث ارتقاء کیفیت داوری گردیده یا آن را بیشتر به چالش کشیده؟
سیار: اولا مختصر عرض کنم در سال ۱۳۵۴ وقتی از آلمان به ایران بازگشتم. وزن داوری ما اختلاف زیادی با آلمان داشت. با جعفر نامدار رئیس وقت کمیته داوران صحبت کردم او آدم مثبت و مترصد رشد داوری بود. خیلی دوست داشت داوری ما علمی و به روز باشد. پس من بخاطر اعتلای داوری ایران کارم را شروع نمودم. و برای اولین بار مجله هفتگی کیهان ورزشی یک صفحه از مجله را به من اختصاص داد تا داوری بازیها را نقد کنم.
روزهای جمعه مسابقه بود و من بمدت دو سال برای کیهان ورزشی قلم زدم و از همان موقع که نقد داوری آغاز شد شاهد تغییراتی عجیب در داوری بودیم. مثلا محمد صالحی داوری که خارج از زمین عینک به چشم میزد و در زمان خود بین المللی و ارشد بود و کمکهای او جرات دخالت در بازی نداشتند و بازیهای تاج و پرسپولیس را سوت میزد یک روز در امجدیه وسط شیر یا خط آوردن در یک بازی به کمکهای خود میگوید ببینید دکتر سیار زیر جایگاه حضور دارد یانه. چرا این سوال را میکرد برای اینکه میدانست قضاوت او زیر ذره بین است و باید دقیق قضاوت نماید. حضور من بر روند قضاوت داوران تاثیر گذار بود که مبادا چیزی را وا بدهند و من آن را نقد کنم.
برنامه نود هم یکصد برابر کاری را انجام میدهد که من به تنهایی مشغول انجام آن بودم. برنامه نود منشا خدمات بسیاری برای فوتبال کشور وحتی طی پنجاه سال اخیر این بر نامه بینظیر و بیسابقه بوده. مخاطبین زیادی دارد و پیام رسان پاکیها و صداقت است. نه فدراسیون ونه کمیته داوران هیچ خدمتی به داوری ننمودهاند پس مطمئن باشید داورانی که قبل از اجرای برنامه نود قضاوت میکردند پاسخگو نبودند اما امروز همه چیز زیر ذره بین است. واین باعث میشود داوران حداکثر توانایی خود را بکار ببندند تا مورد تفتیش و بازبینی قرار نگیرند این فعل وانفعالات بهتر بودن باعث ارتقاء کیفیت داوری میشود.
۲-ارزیابی شما از مجری بر نامه نود و طریقه بر خورد او با مدعوین برنامه چگونه است؟
خواهش میکنم بکار عادل ایراد نگیرید. عادل فردوسیپور یک جوان فوق العاده با هوش و ذکاوت است. او تحصیلکرده یکی از معتبرترین دانشگاههای جهان یعنی دانشگاه صنعتی شریف است و مطالعات بسیار زیادی در زمینه فوتبال داشته و پس از شروع برنامه نود در زمینه داوری هم بسیار آگاه و تواناست. و یک چیز مهم در مورد او شجاعت منحصر بفرد اوست که بعضا مقابل ادمهای بزرگ که تصمیمات کلان ورزش را میگیرند عقب نشینی نمیکند. او برای شفاف سازی فوتبال خیلی جرات بخرج میدهد و جذبه برنامه نود، بالای ۹۰ درصد به اجرای عادل بر میگردد. اگر عادل را از برنامه نود حذف کنند دیگر چیزی برای برنامه نود باقی نمیماند. اما من علی رغم دعوت عادل در این برنامه حاضر نمیشوم چون دوست ندارم روی صندلی بنشینم که دو نفر دیگر مینشینند و در اظهارات خود جانبدار هستند و بیطرف عمل نمینمایند. من در جایگاهی نیستم که برای عادل تصمیم بگیرم و به او امر و نهی کنم اما در هر صورت صلاح خویش خسروان دانند.
۳-کارنامه کمیته داوران و همچنین دگر دیسی داوری ایران در سالی که گذشت را چگونه دیدید؟
من حدود سی سال پیش که وارد ایران شدم جعفر نامدار رئیس کمیته داوران بود و سابقه حضور در دو جام جهانی و دو المپیک را داشت. اهل مطاله بود زبان انگلیسی بلد بود و برای خود کلاسی داشت پس از رفتن او متاسفم عرض کنم طی این سالها قدم مثبتی در زمینه آموزش داوران برداشته نشده است. داور در لیگ برتر ما توسط صدا وسیما و کارشناسان رهگیری میشود و فرصت اشتباه ندارد. اما به گزارش داوران جوان در ردههای پائینتر یک فاجعه به تمام معنا در جریان است و دادرسی وجود ندارد بروید و از تیمها استعلام کنید و میزان رضایت از داوری را اندازه گیری نمایید تا به صداقت گفتمان من پی ببرید.
۴- چرا در کشور ما در قیاس با کشورهای دیگر اعتراض به داوری به وفور یافت میشود؟
من فوتبال ایران را با کشورهای صاحب سبک فوتبال مثلا آلمان که انجا بیست سال زندگی کردهام مقایسه میکنم چون به زیر و بم فوتبال آلمان آشنا هستم. اعلام میکنم ریشه اعتراضات به داوری در عدم آگاهی به قوانین از سوی مدیر سرپرست مربی و بازیکن است که بایستی از طریق مدیر به ردههای پاییینتر انتقال پیدا کند. فرهنگ ورزشی ما هم با این عدم اطلاعات آسیب میبیند. برای آگاه سازی قوانین نیاز به سرمایه است اما در کشور ما حتی اسپانسر داوری را هم تحت تملک خود در میآورند و به داوری چیزی نمیرسد.
از سوال شما دور نشوم مثالی میزنم یک مدافع ملی ما در کورس سرعت از مهاجم حریف جا میماند و بلافاصله برای تطهیر شخصیت ورزشی خود دست خود را به علامت افساید بالا میبرد. شما در فوتبال روز دنیا دیگر دستی را به علامت افساید بالا نمیبینید چون قوانین تدریس شده و همه مشغول انجام و ظایف انفرادی هستند و بدنبال بروز خلاقیت اما در ایران ببینید دستهای مدیر و سرپرست و مربی بعد از بازیکن به نشانه افساید بالا میرود. کارتهای رنگی شاید ارامش را به نیمکت منتقل کند ولی از آنطرف با عث ایجاد جوی منفی در سکوها میشود. اگر من بخواهم اسکواش بازی کنم چون از قوانین این بازی اطلاعی ندارم پس چه بهتر که بازی نکنم. وای بحال فوتبالی که یک مدیر تیم خود را بعنوان اعتراض به قضاوت از زمین خارج کند یعنی مثل اسکواش اطلاعی از قوانین ندارد. اگر بحث آموزش در میان تیمها شبیه به کلاس اموزش داوران در فوتبال ما نهادینه شود. اعتراضات به حداقل خواهد رسید. و نیازی به برگزاری جلسات ریشه یابی اعتراضات تما شاگران وجود ندارد.
۵-چرا نسل جوان ما اشتیاق لازم به حر فه داوری را ندارد و داوری ما از نظر کمی دچار افت است؟
در آلمان هشتاد هزار نفر و در ایران ده هزار نفر داور وجود دارد. چون در آلمان نگاه به داور به عنوان یک انسان متمایز با دیگران است آلمانها با تهمیدات فرهنگی مقام و و منزلت اجتماعی داور را به حداکثر افزایش دادهاند. آنها از طریق اینترنت و مجله و همچنین تعاریف دائمی از این شغل موجبات افزایش کمیت داوری را فراهم نمودهاند. جوانان آلمانی بسیار زود جذب میشوند. و احساس غرور میکنند. چون شعار داور آنها اینست که رعایت عدالت و ستیز با پلیدی کار هر کسی نیست و شجاعت لازم دارد. از میان هزاران نفر شاید ده نفر بتوانند داور شوند و از عهده این امر خطیر سر افراز برون آیند.
آلمان داور تربیت میکند. ولی در جامعه ما متاسفانه برای سه متر، سه کیلومتر خلاف میکنیم. اگر در نیمه شب یک داور ایرانی کاملا قوانین رانندگی را رعایت نماید یعنی ما موفق شدهایم یک داور خوب را تربیت و به جامعه معرفی نمائیم، یک داور مثل مارکوس مرک که دندانپزشک است و به هند میرود تا بیماران را رایگان ویزیت نماید یا فان دن که یک پیانیست حرفهای میباشد اما جذب داوری میشود. و از هنر قضاوت لذت میبرد. مطلب دوم برمیگردد به نگاه غیر حرفهای مسئولان به داوری چرا که یک داور مثل مظفری که مهندس و دارای شرکت و کارمند میباشد برای اینکه از تست بدنی داوری جا نماند بایستی هر روز دو ساعت از وقت خود را به تمرین اختصاص دهد و دویست هزارتومان برای یک بازی بگیرد ولی یک بازیکن درجه دو فوتبال دویست میلیون به نظر شما یک جوان کدامیک را انتخاب میکند.
۶-ریشه ضعف داوری را در چه چیزی میدانید؟
عدم آموزش کافی به داوران و کمبود جسارت و شهامت باعث ضعف میشود. شما دانشمند باش ولی اگر ترسو باشی علمت خریدار ندارد. برای خلق یک اختراع بدفعات دانشمندان با شهامت به استقبال مرگ رفتند تا ما امروز بتوانیم راحتتر زندگی کنیم. باید در کلاسهای داوری بر بیداری وجدان داوران تاکید شود و برای آنها از غیرت صحبت کرد.
۷-آیا نقد داوری مجرد فرار از واقعیتها نمیتواند باشد؟
در جواب شما باید عرض کنم اگر چنا نچه از ابتدای قضاوت یک داور در جریان قرار بگیرد که وظیفه او برای جامعه چقدر مهم است دیگر شاهد خطا در داوری نخواهیم بود. من سال ۱۹۷۵ یک مرسدس بنز داشتم. یک مربی فوتبال با موتور آمد درب بیمارستان تا مرا ببیند او به من گفت من تیمی دارم که در رابطه با فوتبال همه چیز را به آنها آموختهام ولی اگر شما قدم رنجه بفرمایید طی چند جلسه جمعهها داوری را به تیم ما آموزش بدهید ما ممکن است روزی قهرمان شویم من بدون گرفتن دستمزد و هما هنگی با بیمارستان با او به توافق رسیدم. من تا میدان راه آهن با ماشینم میرفتم و از آنجا سوار موتور آن مربی میشدم و به سر آسیاب دولاب میرفتیم آنجا این مربی خا نهای پنجاه متری داشت که بچههای محل را حدودا سی نفر کنا رهم جمع میکرد و تمامی هزینههای این بچهها را از جیب میپرداخت تا آنها به ورزش روی بیاورند و آلوده انحرافات اجتماعی نگردند.
آن مربی عاشق فوتبال و تربیت بچهها بود محل زندگی انها بسیار فقیرانه بود. یادم میاید این تیم با این بضاعت به فینال مسابقات رسید و در مقا بل یک تیم متمول قرار گرفت. تیمی که دارای مدیری پولدار بود از قضا جوایز تیم قهرمان بسیار جالب بود و در ان زمان بیسابقه انواع پوشاک ورزشی و بدست اوردن امتیاز تمرین در زمین شماره دو امجدیه که برای ان بچهها یک رویا بود نتیجه ان فینال به نفع آن بچههای فقیر به پایان رسید. اما اگر داور ان بازی به خطا میرفت و ان بچهها قهرمان نمیشدند آنها ورزش را رها می کردند و سی نفر مسیر زندگیشان عوض میشد. بنابراین یک داور فقط قضاوت نمیکند بلکه باعث ارتقاء شخصیتی بازیکن هم میشود. پس نقد داوری مجرد معنی نمیدهد همه داوران باید مواظب مسیری که طی میکنند باشند و اگر داوری نقد شود یعنی کل جامعه داوری اگر خوب کار کند پوئنی برای کمیته داوران است و اگر ضعیف باشد باز نگاهها به سمت کمیته داوران است. شما ملا حظه میکنید در اعتراضات ابتدا همه به مسئول کمیته معترض میشوند.
۸- شما در مقطع زمانی برای فوتبال پاک دست بکار شدید چه مشکلاتی پیش آمد تا ادامه ندهید. و “سیب فاسد درمیان سیبهای سرخ در سبد”این جمله در ذهن شما چه داستانی را تداعی مینماید؟
به شرفم قسم یاد میکنم که از طریق هیچ ارگان و یا سازمانی من تحت فشار قرار نگرفتم. من آدمی نبودم که عقب نشینی کنم. معتقدم که بدون دلیل و مدرک نمیتوان با حیثیت و ابروی افراد بازی کرد. اما من بعد از اینکه شنیدم فساد به جامعه داوری رسیده بمدت دو سال دست بکار شدم و تحقیق نمودم تا مدارکی جمع اوری نمایم تا داستان آن برنامه پخش زنده تلویزیونی پیش آمد و در ان برنامه من از سیبهای فاسد در سبد داوری انتقاد نمودم. اقایان عنایت و خسروی و به تحریک عنایت روسای ۱۹ کمیته داوران استانها شاکی و در دادسرا از من شکایت نمودند. در روز دادگاه از آن ۱۹ نفر و عنایت خبری نشد و غیبت کردند اما خسروی با وکیلش امد. من شهود خود را به دادگاه بردم که شامل دکتر دادکان آقای غیاثی و اقای مهدوی مدیر عامل مس کرمان بودند مدیر مس مدرکی داشت که به دادگاه ارائه نمود اقای غیاثی یک ساک مدرک با خود همراه داشت که به دادگاه ارایه نمود. رای دادگاه را دارم اگر کسی خواست تقدیم میکنم. حاضرم الان به شما ارائه نمایم. دادگاه مرا به خویشتن داری دعوت نمود.
دلیلی ندارد من از شغل اصلی خود منحرف و برای داستانهای خیالی وقت بگذارم. حالا به اقای عنایت میگویم که شما که از من مدرک میخواستی روز دادگاه کدام سوراخ موشی قایم شده بودی. باز هم میگویم مدارک دست من هست هر کسی بخواهد ارائه مینمایم. در رای دادگاه با توجه به منزلت اجتماعی بنده تبرئه شدم اما متاسفم که عرض کنم هنوز سیب گندیده در جامعه فوتبال وجود دارد. رشوه دهنده اعلامیه چاپ نمیکند و این کار به نرمی صورت میپذیرد. دو سال پیش که در جریان لیگ دسته یک تیم شهاب زنجان مبلغ هفت میلیون رشوه تیم حریف به مربی خود را به فدراسیون فوتبال ارائه نمود چرا آن سرپرست رشوه دهنده فقط بمدت سه سال دچار محرومیت شد مگر نه اینکه باید مادام العمر از جامعه ورزش حذف میشد اینکار یعنی از دوپینگ خفیفتر است. فدراسیون فوتبال هم این پول را ضبط نمود.
یا وقتی آقای واعظ اشتیانی درمحفلی و با حضور پنجاه نفر داور و کارشناس و خبرنگار و آقای علیپور و فائقی رسما اعلام کرد شخصی قبل از مسابقه استقلال درخواست بیست میلیون رشوه را داشته چرا ایشان که شخص مورد نظر را شناسایی نموده به جامعه ورزش معرفی نمیکند. حتی مجری برنامه توپ طلایی در آن مراسم از واعظ تقا ضا کرد تا جهت تنویر افکار عمومی او شفاف سازی نماید. ولی او گفت نمیتوانم من بلند شدم و گفتم جناب آقای واعظ با احترام به جنابعالی مخا طب من شما هستی و بد نیست به آگاهی شما برسانم که هرگاه شخصی از یک فساد اگاه باشد و منبع فساد را تشخیص دهد چنانچه سکوت نماید خود مجرم و شریک جرم محسوب میشود در آن مجلس همه مرا با صدای دستهای خود همراهی نمودند وقتی یک کارشناس داوری میگوید من برای فلان داور رشوه گرفتم پس ببینید چه مبارزهای وجود دارد.
۹-نقد داوری بایستی توسط چه مرجعی صورت پذیرد و ویژگیهای یک کارشناس داوری را بفر مایید؟
استانداردهای علمی او مطابق با اطلاعات داور است و فقط به لحاظ آمادگی جسمانی با داور قا بل مقایسه نیست. مطالعات روزانه و اگاهی و اشراف به روند داوری جهان میتواند پایه کارشناسیها را مستحکم نماید. ضمن اینکه وجهه اجتماعی و ارامش و سرعت در ایراد بیان فاکتورهای مثبت یک کارشناس خوب است اگر قرار باشد یک صحنه سه بار در کارشناسی مرور شود همان بهتر که کارشناسی نشود آنوقت این کارشناسی با داوری ضعیف چه تفاوتی میتواند داشته باشد.
۱۰ -اقای دکتر جریان شکایت هوشنگ نصیرزاده از شما چه بود؟
بله او هم از من شکایت کرد. ولی فقط هزینه برگزاری دادگاه را پرداختم. و هیچ اتفاقی رخ نداد نه پنج سال زندان رفتم و نه از کسی معذرت خواهی کردم. ولی اگر دوست داشته باشید یک روز موبایلم را در اختیار شما قرار میدهم تا پیا مکهای من را کنترل کنید دوستی اجباری نمیشود اگر به پای گیاه آب میریختم لا اقل بعد از سی سال میتوانستم از سایه یک درخت استفاده کنم اما متا سفانه در مورد من این مورد صدق نمیکند و خواهش میکنم سوال بعدی را مطرح نمایید.
بخش دوم سئوالات اجتماعی
۱- زیباترین خاطره زندگی شما؟
به فاصله چند ماه مانده به جام جهانی ۱۹۷۸ ارژانتین به عنوان پزشک تیم ملی جوانان عازم شهر پتو لون فرانسه شدیم. زیباترین نقطه دنیا متا سفانه مرحوم پرویز دهداری بعلت نارسایی کلیه بیمار شد و رئیس وقت فدراسیون اقای اتابای و دبیر ایشان اقای دیدهبان دهداری را برای جراحی با یک هواپیمای اختصاصی از فرانسه به انگلیس جا بجا نمودند. بیماری دهداری بسیار بچههای تیم ملی را ناراحت نموده بود و تمام فکر و ذکربچهها معطوف ان اسطوره اخلاق بود. من با دیدهبان صحبت کردم و گفتم بخاطر بیماری دهداری بچهها حتی از هتل خارج نشدهاند برای روحیه سازی چکار میتوانیم برای این بچهها انجام دهیم. دیدهبان گفت مسئولیت تیم با شما هر جا دوست دارید این تیم را ببرید. من تیم را به رم ایتالیا بردم و بمدت ۱۰ شب در یکی از زیباترین هتلهای جهان اقامت نمودیم و بچهها لذت بردند فکر میکنم رضا رجبی و باغ ابادی جز ء این تیم بودند و از تیم بزرگسالان حمید علیدوستی و نادر فریاد شیران و حسین فداکار همراه ما بودند
۲-دوست دارید از نز دیک چه کسی را ملا قات نمایید؟
مرکل صدراعظم محبوب المان بدلیل خصو صیات برجسته انسانی او
۳-معروفترین بیمار شما چه کسی بوده؟
هنرمندان و ورزشکاران زیادی اینجا مراجعه میکنند. چه کسی را بگویم ولی شما بنویس حسن روشن و علی کریمی
۴-انتخاب بهترین داور و کمک داور از سوی شما؟
سعید مظفریزاده داور و داوود رفعتی کمک داور
۵_ بازیکن سال از نظر شما؟
کریم باقری
۶-هنگام تحویل سال نو کجا تشریف دارید؟
تهران
۷-معمولا چقدر پول با خود همراه دارید؟
به اندازه نیاز (تبسم از دکتر)
۸-یک دروغ سیزده بدری از سوی شما؟ (اختیاری)
بنویسید دکتر سیار بدلیل تحقیق و دسترسی به فرمول سم آفت سیبهای گندیده بدریافت جا یزه ویژه فیفا نایل گردید.
۹-آیا صحبت دیگری با بینندگان خبرگزاری پارس فوتبال دارید؟
پیشاپیش سال نو را به همه همو طنان عز یز در داخل وخارج از کشور تبریک عرض مینمایم. و امیدوارم سال جدید برای جامعه ورزشی پر بار و ثمر بخش بوده و قهرمانان ما گردن اویز مدالهای بین المللی باشند در آخر سلامتی را برای همه آرزومندم. و به مدیریت و کارکنان خبرگزاری پارس فوتبال یک خسته نباشید جا نانه تقدیم مینمایم. (خدا قوت)
دو کلمه و انتخاب یک کلمه از سوی دکتر سیار
انتخابهای دکتر:
مصطفوی و دادکان (دادکان)
مصطفی ممیز و ریاست فیفا (ممیز)
عنایت و غیاثی (غیاثی)
علی پروین و ناصر حجازی (حجازی)
علی دائی و افشین قطبی (دایی)
آبی و قرمز (رنگ مطبم سبز است)
سوت داوری و گوشی طبابت (گوشی طبابت)