فیلم نوماد جنگجو (با نام اصلی Nomad (the warrior) ) جمعه ۲۹ آبان از شبکه ۳ تلوزیون پخش شد. من هم به برکت یک شیفت درمانگاه توانستم این فیلم را که گویا قبلا هم از تلوزیون پخش شده بود ببینم.
همانطور که از عنوانش هم پیداست، فیلم زمینه تاریخی و حماسی دارد و در مورد زندگی فردیست که بعد از مدتها توانست قزاق ها را با هم متحد کند. اما آنچه که برای من در این میان اهمیت داشت انگیزه های فیلمسازی و نیز پس زمینه تاریخی این فیلم بود. بنابراین جستجوی مختصری در این مورد انجام دادم که خلاصه آن را خدمت شما هم عرض میکنم:
مختصری از فیلم:
فیلم با هزینه ۴۰ میلیون دلار (هزینه توسط دولت قزاقستان) در مورد آبلای خان اسطوره قزاق در قرن ۱۸ تولید شده و در سال ۲۰۰۵ در قزاقستان به روی پرده رفت، در سال ۲۰۰۷ این فیلم به انگلیسی ترجمه شده و در آمریکای شمالی نیز بطور گسترده به نمایش درآمد و توانست نامزد دو جایزه گلدن گلوب و جایزه آکادمی برای بهترین فیلم زبان خارجی در آمریکا شود. فیلم در آمریکا حدود ۸۰ میلیون دلار فروخت.
بازیگر نقش منصور یک مکزیکی به نام کنو بکر و بازیگر نقش ارالی هم یک آمریکایی به نام جی هرناندز بودند.
جالب است که فیلم پر سر و صدای دیگر در مورد قزاقستان یعنی فیلم “بورات:آموزش فرهنگ آمریکا برای توسعه ملت پیروز قزاقستان” که به اختصار به نام “بورات” آن را می شناسند در سال ۲۰۰۶ یعنی یکسال قبل از این فیلم به روی پرده ها رفته، فیلمی سراسر هجو و هزل در مورد یک شخصیت قزاق به نام “بورات” و شاید اکران عمومی “نوماد” در سال بعد از آن یک نوع پاسخ فرهنگی به این فیلم بوده.
زمینه تاریخی:
فیلم در مورد آبلای خان (با نام هنگام تولد ابوالمنصور) است که از دژ حضرت ترکستان در مقابل هجوم مغولهای زونگار (جونگار) دفاع میکند و آنها را از قزاقستان بیرون رانده و با متحد کردن قزاقها خان آنها می شود.
آبلای خان: متولد سال ۱۷۱۱ از نسل جانی بک (بانی کشور قزاقیا در قرن ۱۵) کسی که با زیرکی جونگار ها را بیرون راند. تنها خان منطقه ترکستان که تحت قیمومیت روسها نرفت و از رقابت چین و روسیه در منطقه به نفع خود استفاده کرد. او حتی جونگار ها را بطور کامل سرکوب نکرد تا آنها را به عنوان دل نگرانی برای چینی ها باقی بگذارد. او در سال ۱۷۸۱ در حالی درگذشت که نه تنها اراضی قزاقستان کنونی بلکه مناطق وسیعی از ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان و ترکستان چین کنونی را زیر سلطه داشت.
جونگار ها : Dzungar زیر مجموعه ای از اویراتها هستند که خود اویراتها دسته ای از مغولان مغولستان غربی هستند . در حقیقت منطقه مابین مغولستان، ترکستان چین و قزاقستان (معروف به زونگاریا) موطن اصلی این قوم است. جمعیتشان در حال حاضر تنها۳۰ هزار نفر است! (این قوم از سرکش ترین مغولها بوده اند و تاریخشان پر از جنگ با این و آن است، به همین دلیل هم الان به این روز افتاده اند) آنان آخرین حکومت بزرگ مغولی را از مغولستان تا ماورالنهر تشکیل داده بودند که به دست همین آبلای خان به خاک سیاه نشست.
اویراتها: دسته ای از طوایف غربی مغول. اکنون شدیدا در کشورهای اطراف پراکنده اند و کلا به نیم میلیون نفر می رسند.
نتیجه اخلاقی:
این فیلم یک فیلم معمولی حماسی است که با استفاده از امکانات روز ساخته شده است. شاید بتوان نمونه های بهتری از این سبک فیلمسازی را در گلادیاتور یا شیردل و غیره ببینیم اما تفاوت عمده این فیلم در منشاء آن است. این فیلم ضمن آنکه از روشهای نوین برای ساخت استفاده کرده و در حال روایت یک داستان حماسی است ، هم برای بینندگان قزاق و هم برای بیگانگان پیامهایی دارد. برای قزاقها فیلم پیام استقلال می دهد، پشتوانه فرهنگی و تاریخی می سازد و بالاخره یک هویت ملی ترسیم میکند.
برای بیننده خارجی اولا وجود چنین ملتی را نشان می دهد. ثانیا در لابلای فیلم آنها را افرادی معتقد و خیرخواه و عدالتجو نشان می دهد ( مثلا جمله :”قزاقها کودکان را نمی کشند” از آبلای خان) و در کنار مطرح کردن اقوامی چون مغولها و روسها و چینی ها (که برای بیننده خارجی به اقتدار معروفند) روایت میکند که چگونه ملت قزاق در بین این سه قدرت دوام آورده و پیروز شدند.
یک نکته جالب در مورد بیان فیلم هم پرداختن آن به مذهب است. اعتقادات قلبی مردم قزاق (اسلام+باورهای سنتی) به دفعات در طول فیلم مطرح میشود. اما سازندگان فیلم زیاد تاکیدی بر جنبه های اختصاصی دین اسلام ندارند و بیشتر جنبه های مشترک ادیان (نظیر صلح دوستی, دعا, خیرخواهی و اتحاد) را نمایش می دهند.
راستی ما تاکنون چند فیلم در مورد کشورمان ساخته ایم که در کشورهای دیگر به اکران گسترده رسیده باشد؟
بیشتر بخوانیم:
ورودی فیلم نوماد در آی-ام-دی-پی – در ویکی پدیا
ورودی فیلم بورات در آی-ام-دی-پی – در ویکی پدیا
ممنون،مطلب خوبی یود،کاش مسئولان ما هم غیرت اینو داشتن که جوابی به فیلم ۳۰۰ بدن
سلام
اینجا وبلاگه یا اینترپل ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
___________________________________________________________
یاشار:
علیکم السلام
هیچ کدام صحیح است. ما خودمون هم نفهمیدیم اینجا کجاست!
باور کن این جمله از طرف همکارتون بود که از بد شانسی دختر عموی من است و خواسته که بدلیل خراب بودن سیستمش وعدم دسترسی به بلاگ حضرتعالی حتما برات این جمله رو بنویسم
____________________________________________________________
یاشار:
خوب پس با بیگانگان در ارتباطید! (تعیین خودی یا بیگانه بودن مدلاگی ها بر عهده شخص شخیص مقام خودمان است و لاغیر!)
فاویکون وبلاگتون رو هم که عوض کردین. مبارکه
____________________________________________________________
یاشار:
بله دست شما در د نکنه 🙂
سلام
می بینم که خودی و غیرخودی راه انداختین ! شما هم ؟! دستتون درد نکنه ! یعنی الان ما غیرخودی هستیم ؟ 🙁
بعدش هم اولین جمله رو که خوندم خواستم بگم شما مگه هنوز برنامه های تلویزیون رو می بینید که خودتون توی جمله بعدی جوابم رو دادین . به برکت شیفت درمانگاه ! ولی چه شیفت خلوتی بوده که شما تونستین فیلم ببینین !
آخه برادر من ما ایرانیها خودمون فیلم هستیم دیگه برای چی فیلم بسازیم صادر کنیم ! والا !
____________________________________________________________
یاشار:
نه بابا ما خودمون هم خودی نیستیم!
البته این کامنت قبلی یه جریاناتی داره که ما به همین دلیل آن گونه افاضه فرموده ایم. وگرنه ترک و کرد و بلوچ و شیعه و سنی و عرب و عجم و همه در کارند تا بعضی ها نانی به کف آرند و به غفلت بخورند.
یاشار جان
بلاگ رول ها رو دیدی //مد لاگی رو ندیدی
بر وزن شعار معروف
هاله ی نور رو دیدی //رای ما روندیدی
بی صبرانه منتظریم
از طرف یه مد لاگی
___________________________________________________________
یاشار:
:))
مدلاگی ها از خودمونن. ای همکار!
منتظر ادامه لینک بازی بودیم…کمی تا قسمتی این “نوماد” توی ذوقمان زد… 🙂
____________________________________________________________
یاشار:
پوزش می طلبم. آخه این لینکها زیادند هنوز نتونستم جمع و جورشون کنم. در اولین فرصت چشم.