دندان پزشکی معمولا درمان دلخواه و خوشایندی برای مردم نیست. به همین دلیل بسیاری از آنها از رفتن به مطب دندانپزشکی و نشستن زیر دست دندانپزشک اکراه دارند. حال در حین انجام درمانهای دندانپزشکی ممکن است حوادثی رخ دهد که عذاب نشستن زیر دست دندانپزشک را دو چندان کند و بهانهای باشد برای تنفر از دندان پزشک. اما این احساس تنفر ممکن است دو طرفه باشد! درست به همان دلیلی که شما به عنوان یک بیمار دندانپزشکی ممکن است از دندانپزشک خود متنفر باشید، ممکن است با رفتار خود، احساس تنفر را در دل دندان پزشکتان زنده کنید.
چندی پیش یک وبلاگنویس که از قضا دختر یک منشی دندانپزشکی است و اشراف تقریبا کاملی به وقایع معمولی که ممکن است در یک مطب دندان پزشکی رخ دهد، دارد، مطلبی را نوشت با عنوان «۱۰دلیلی که من از دندانپزشک ها متنفرم» که در فضای وب بازتاب فراوانی داشت و افراد بسیاری از سراسر جهان، با ملیتهای مختلف به ان واکنش نشان دادند تا ثابت کنند تنفر از دندانپزشکان، احساس مشترکی در میان تمامی اقوام بشر است!
به فاصله کوتاهی یک دندانپزشک، در واکنش به این مطلب، دست به کار نوشتن مقاله ای شد با عنوان «۱۰ دلیلی که باعث تنفر دندانپزشک تان از شما می شود» که مشابه مطلب قبل بازتاب فراوان یافت و در شبکه های اجتماعی محل بحث و جدل موافقان و مخالفان واقع شد.
خواندن توام هر دوی این مطالب علاوه بر آنکه ممکن است احساس همدردی شما را با یکی از دو طرف این ماجرا برانگیزد، راهکار مناسبی است تا شما را با احساس طرف مقابل ماجرا نیز آشنا کند. شاید شما دندانپزشکی باشید که مدتهاست به احساس بیمارانی که زیر دستتان مینشینند بیتوجه شدهاید، یا بر عکس، فردی که بیآنکه متوجه باشد در مطب دندان پزشکی حرفی را بر زبان میآورد یا عملی را انجام میدهد که موجب رنجش دکتر دندانپزشکش را فراهم میکند.
ترجمه از دکتر ساینا پراینده:
۱۰دلیلی که من از دندانپزشک ها متنفرم:
۱- اول اینکه من باید حداقل نیم تا یک ساعت از وقتم را تلف کنم تا مورد توجه مردم قرار بگیرم و کسی بخاطر دندانهایم روی اعصابم نرود.
۲- همه دندانپزشکها به زبان عجیبی صحبت می کنند.مطمئنا منظورم را متوجه میشوید، برای مثال:«دندان شش پایین شما اوراراپت شده و من باید آن را ا اکلوژن خارج کنم تا به دندان مولر بالا آسیب وارد نکند.» خوب معنی این جمله چیست؟ من هم اینجا حضور دارم ! فکر می کنید من کامپیوتر یا سخت افزار هستم؟
۳- من از حس کردن مته تراش روی دندانم، که حتی اسمش را هم نمی دانم ( با اینکه مادرم منشی دندانپزشکی است) متنفرم و آیا کسی هم پیدا می شود که این احساس را نداشته باشد؟
۴- شما از من سؤالی می پرسید، آن هم هنگامیکه دستتان در دهان من است و مشخصأ من قادر به حرف زدن نیستم. باورکنید من هم دوست دارم درباره علاقه برادرم به ساندویچ بوقلمون و همبرگر و اینکه این ترم از دانشگاه مرخصی گرفتم (که حتمأ فکر خواهید کرد که دانشجوی تنبلی هستم)صحبت کنم ولی این کار واقعأ با وجود دست و دستکش هایتان در دهانم غیر ممکن است.
۵- وقتی مته ترسناکتان را در دهان من می برید و شروع به خالی کردن دندان من می کنید و اتفاقی به یک تکه کوچک غذا بر می خورید ،هم شما و هم من اخم می کنیم و معذب می شویم.این یک تجربه بسیار ناخوشایند برای من است و من حس می کنم که شما به حریم شخصی من تجاوز کرده اید. واقعا لازم نبود شما متوجه چیزی شوید که من دیروز یا پریروز خورده بودم. حالا هم که فهمیدهاید لطفا آن را به رخم نکشید.
۶- و حالا که بحث به اینجا رسید ،من هم می خواهم بهداشت دهان شما را زیر سؤال ببرم. آیا خود شما در روز پنج بار نخ دندان می کشید؟ آیا در فواصل معین فلوراید تراپی میکنید ؟ بدون شک، نه!
۷- شما نه فقط به من، بلکه به همه، از کوچکی دهانشان شکایت می کنید.خوب اگر واقعأ این طور است باید کاملأ برای شما قابل درک باشد که من به دو دندان آخرم برای مسواک زدن دسترسی ندارم .البته از نظر شما تمام مشکلات با مسواک زدن حل می شود! باید بگویم از آنجایی که دهانم خیلی کوچک است من حتی تا مدتی پیش از وجود این دندانها در دهانم بی اطلاع بودم تا اینکه جراح دندانم آنها را کشف کرد!
۸- من از دندانپزشکم خوشم نمی آید با اینکه به نظر آدم بدی نمی رسد. حتی باید بگویم که من نسبت به او کینه هم دارم. مسلما این فرد یکی از با شعورترین افراد روی کره زمین نیست ! او بار اول هنگام دیدن دندانهای من آنها را به دندانهای کوسه تشبیه کرد. که این امر واقعأ قابل تشکر است !
۹- مادر من منشی شماست به همین خاطر من بدون اینکه در اتاق انتظار معطل شوم وارد می شوم ولی من راحت نیستم که درباره اتفاقی که آنجا افتاده با شما صحبت کنم. حالا تصور کنید که مادر من منشی پزشک زنان و زایمان بود. آنوقت شرایط عجیب تر هم می شد.
۱۰- ما جمله «اصلا درد نخواهد گرفت» را همیشه از شما می شنویم که بیشتر وقت ها اصلا صحت ندارد این جریان مثل قمار پنجاه پنجاه است که می تواند بین دردی خیلی شدید یا درد کم و قابل تحمل متغیر باشد.ولی در کل هیچ کدام از ما از درد کشیدن خوشمان نمی آید. مسائل دیگری هم وجود دارد مثلا برگشتن بزاق از آن وسیله مکنده به دهانم یا قرار گرفتن فیلم رادیوگرافی در دهانم که من را واقعا منزجر می کند.
در آخر می خواهم از شما خواهش کنم که این بسته هدیه مجانی مسواک را بهجایی که به من بدهید، که هیچ احتیاجی به آنها ندارم، به بچه های فقیر سومالی بدهید!
۱۰ دلیلی که باعث تنفر دندانپزشک تان از شما می شود:
حالا که من شغلم را ترک کردم و نفس راحتی کشیدم آماده هستم که نگاهی به گذشته بیاندازم و بخندم! یا حداقل کمی غیبت کنم. خب اعتراف میکنم که من دندانپزشکی هستم که واقعا دندانپزشکی را دوست ندارد. چند ماه قبل یک متن خنده داربه اسم ۱۵ دلیلی که من از دندانپزشک ها متنفرم را خواندم. دقیقا زمانی که با شغلم درگیری زیادی داشتم. این متن الهام بخش من برای نوشتن این چند سطر بود.
۱٫ اولین حرفی که احتمالا بسیاری از شما هنگام نشستن روی صندلی دندان پزشک می زنید، این است: “وای من از دندانپزشک ها متنفرم ” ایا این ادبیات را از خانواده تان یاد گرفتید؟ آیا به شما یاد نداده اند که بر زبان راندن چنین جملهای در اولین ملاقات بی ادبی ست؟ چیزی که می خواهم در جواب به شما بگویم این است که: من هم از شما متنفرم!
۲٫ کاملا واضح هست که شما به مدت چند روز مسواک نزده اید ! من تعدادی مریض با بهداشت دهانی خوب داشته ام که در وقت ملاقات عذر خواهی کرده اند که تازه ناهار صرف کردند و مسواک هم نزده اند ! بعد از ۱۵ سال دیدن خون و دندان های خراب و چیز های خیلی بدتر در دهان مریض هایم . دیدن تکه های بزرگ غذا بین دندان ها تنها چیزی است که واقعا حالم را به هم میزند. کار من درمحیط دهان شماست پس خواهشا دندان هایتان را قبل ازملاقات تمیز کنید.حداقل تظاهر کنید که به کاری که من با تمام وجود تلاش می کنم برای شما انجام بدهم اهمیت می دهید.
۳٫ بعد از ساعت ها صرف وقت برای درست کردن دندان شما درباره هزینه شکایت می کنید ! آیا تا بحال شده که با کیسه پر ازاجناس بدون پرداخت پول از سوپر مارکت بیرون بیایید؟ من به شما کمک کردم که لبخند بزنید و راحت غذا بخورید. دو چیز با ارزش که کیفیت زندگی را بالا می برد.
۴٫ من مدتی پیش به شما گفته بودم که حفره ای در دندانتان ایجاد شده و احتیاج به پر کردن دارد اما شما ماه ها و سال ها برای انجام این کار صبر می کنید. در اخر هم بعد از ۲ هفته درد کشیدن ناگهان شما شب جمعه درست هنگامی که من سر میز شام با دوستانم نشستهام با من تماس می گیرید و از درد غیر قابل تحمل این دندان شکایت می کنید.
۵٫ اگر از من کمک می خواهید چرا شرایط را برای کار من سخت می کنید؟ برای کار بدون درد ادا و اطوار در می آورید؟ فکر اینکه ممکن هست حین کار درد داشته باشید شما را ناراحت و مضطرب می کند. اگر درد واقعی وجود دارد لطفا به من بگویید تا کاری انجام بدهم ولی اگر صرفا دلیل شما دوست نداشتن کل جریان است فقط شرایط کار من سخت تر میشود و من قادر به انجام بهترین درمان نخواهم بود. وقتی زبانتان را حرکت می دهید یا دهانتان را به اندازه کافی باز نمی کنید از نظر فیزیکی کار من غیر ممکن می شود.
۶٫ شما تماس می گیرید و می گویید: دندان من قبل از اینکه شما درستش کنید درد نمی کرد! وقتی به من مراجعه کردید این حفره در دندان شما وجود داشت و شماباعث ایجاد آن حفره در دندانتان شده اید، نه من! من فقط می خواهم این دندان پوسیده را ترمیم کنم و برای این کار با یک دریل کوچک حفره ای می تراشم. تصور کنید که با یک دریل سوراخی در استخوان ران شما ایجاد شده و بعد با ماده ای پر شده آیا فکر نمی کنید که این ناحیه مدتی دردناک خواهد بود؟ کار من هم مثل همین داستان هست.
۷٫ وقتی می خواهم از دندان شما عکس بگیرم همکاری نمی کنید. من مجبورم این کار را انجام دهم تا بفهمم داخل دندان شما چه می گذرد.بدون دانستن اینکه مشکل از کجاست درمان غیر ممکن است. من درک می کنم که برخی افراد واقعا قادر به تحمل فیلم رادیوگرافی در دهان خود حتی برای چند ثانیه هم نیستند. خود من هم همچین تجربه ای داشته ام ومنجر به آسیب لثه ام هم شد؛ اما تحمل کردم و انجامش دادم.
۸٫ شما می گویید که من با حق الزحمه گذاشتن چند عدد روکش در دهانتان توانستم ماشین بخرم. ولی هزینه روکش های دندان های شما نبوده که برای من ماشین شده بلکه شما خودتان برای دندان هایتان روکش خریده اید ! من میلیون ها تومان برای تحصیلاتم خرج کرده ام وساعت ها وقت برای دقیق ومناسب بودن روکش های دندان های شماصرف کرده ام . پس شما مطمئنا برای من ماشین نخریده اید.
۹٫ شما وقت قبلی می گیرید و در لحظه آخر آن را لغو می کنید البته این مورد گاهی غیر قابل اجتناب است، ولی زمانیکه دلیل شما عوض شدن وقت آرایشگاه تان است لغو وقت درمان، بی مبالاتی و ناعادلانه است. من هم نمیتوانم وقت شما را با بیمار دیگری جایگزین کنم و این بیمار باید دوهفته دیگر صبر کند. در ضمن زمانیکه شما سر وقت به مطب مراجعه نمی کنید باعث تاخیر در وقت سایر بیماران میشود.
۱۰٫ وقتی به شما می گوییم دندان هایتان را روی هم فشار می دهید و می سایید، انکار می کنید ! انگار شما را به یک مرض ناجور یا کشتن یک بچه متهم کرده ام! در حالی که دندان قروچه آنقدرها هم بد نیست من فقط می خواهم این مشکل را به شما گوشزد کنم و راه حل آن را ارائه دهم . این مشاهدات از روی علائم ونشانه های علمی نتیجه گیری شده است نه از روی تخیل .
۱۰+۱٫ شما به سادگی تشخیص من را رد می کنید . اگر اطلاعات کافی دارید چرا برای درمان سراغ من آمده اید؟ خودتان دندان هایتان را عصب کشی و پر کنید ! واضح است که به من احتیاجی ندارید !
پی نوشت: اگر شما جزو این دسته از افراد نیستید مطمئنا دندان پزشک تان عاشق شما است و شما نقطه ای روشن در روز او هستید . آیا این مطالب باعث میشود که نزد خود درباره نحوه رفتار با دندان پزشک خود فکر کنید و تغییر رویه دهید و مهمتر از همه اینکه آیا شما راه را برای دندان پزشک تان آسان می کنید تا او بتواند بهترین درمان را برای شما انجام دهد؟
دلیل بیزاریم از دندان پزشک از زمان کودکیمه که کلاس چهارم بودم این هم از طرف مدرسه .خانمیکه که معاینه میکرد خیلی بداخلاق بود.منم که دوتا دندان پوسیده داشتم که با تمام بداخلاقی گفت چرا مسواک نمی زنی.راستش منم مسواک نمی زدم .در بیست سالگی رفتم بخاطر درد دندانم بازم گیر دکتر بداخلاق افتادم که از ان وقت تا حالا نرفتم دندان پزشکی با این همه مشکلاتی که با دندانم دارم که بیشترش پوسیده و ارامش ندارم در زندگیم و خوراکم.واقعا از دندان پزشک متنفرم خیلی زیاد هم متنفرم
دلیل مهمی که با پنهان کردن درست نمی شه!…آنچه که طلا خانم گفتند…
یک دلیل دیگر برای تنفر بیمار از دندانپزشک رو باید اضافه کرد
برخوردهای غیر ضروری(سوء استفاده…)که در مواردی وجود دارد
ممنون جالب بود.
خيلي خوب بود !