در ادامه معرفی تصاویر برتر دنیای پزشکی در سال ۲۰۰۹ (قسمت اول– قسمت دوم) می رسیم به قسمت سوم و پایانی:
{توضیح: ترجمه های این قسمت از مجموعه عکسهای برتر را به سبک آزاد و با گوشه چشمی به اصل مطلب نیوساینتیست انجام داده ام}
۱۴- بافت استخوانی متراکم:
این تصویر از بافت استخوانی متراکم استخوان فمور (ران) انسان تهیه شده است.در این عکس شبکه ای از کانالهای حاوی خون و بافت همبند (بافت پیوندی) را مشاهده میکنید. بافت استخوانی متراکم در بدن استقامت و مقاومت اندام را فراهم می آورد. این بافت از یک ماده زمینه ای حاوی مواد آلی در کنار نمکهای معدنی تشکیل شده است.
در حین تهیه نمونه ، سلولهای زنده استخوانی از بین رفته اند و جای آنها را هوا پر کرده است که این جاهای خالی به دلیل انکسار نور به رنگ سیاه در تصویر دیده می شوند.
۱۵-برنده جایزه نوبل شیمی ۱۹۹۶
این آقایی که اینجا لم داده و با نگاه مخصوصش دارد شما را (البته عکاس را) نگاه میکند، کسی نیست جز هارولد کروتو ، یک روز بعد از اینکه خبر بردن جایزه نوبل شیمی ۱۹۹۶ را به او دادند. او این جایزه را به اتفاق رابرت کورل و ریچارد اسمالی به خاطر کشف خوشه ۶۰ کربنی (موسوم به باکی بال( برده است. در تصویر مدلهای سه بعدی این مولکول را به همراه مولکولهای کروی کربنی دیگری که ایشان کشف کرده اند می بینید.
۱۶-این مرد تبتی
خوب مثل اینکه کم کم تصاویر اشخاص جای تصاویر مولکول و سلول ها را میگیرند! فکر میکنید این آقای خوش تیپ چه کسی هستند؟ برنده جایزه نوبل؟ یک کاشف بزرگ؟ رییس جمهور یکی از کشورها …پاسخ تمام این سوالات منفی است.
ایشان یک طبیب سنتی تبتی هستند که دو نسخه کتاب بسیار ارزشمند را در دست گرفته اند. نام یکی از این کتابها “گیو شی” یا “چهار تنتره ” است (پنجه تنتره یادتان می آید؟) تنتره به فصلهای کتابهای سنتی هندی و بودایی گفته میشوند که نوع پنج تایی آن (پنجه تنتره) منشا تالیف کتاب “کلیله و دمنه” بوده است. این چهارتنتره هم کتابی است که در قرن ۱۲ میلادی در تبت نوشته شده و حاوی آخرین روشهای طبی آن زمان بوده است. کتاب دوم هم نسخه دست نویسی است که اعضای خانواده این جناب حکیم در طول نسل ها نوشته اند و جزوه سرکلاسی اجداد ایشان محسوب میشود.
۱۷-فراتر از لوله ها
این تصویر برای یک برگه راهنمای والدین در مورد نوزادان زودرس (پره ماچور) تهیه شده است. نوزاد در میان لوله های تهویه و سیم های مختلفی که علائم حیاتی و ضربان قلب و درصد اشباع اکسیژن او را روی مانیتور می فرستند محاصره شده است. چشم بند نوزاد البته به خاطر مخفی ماندن هویتش نیست! و علت آن این است که نوزاد کوچک ما زیر اشعه ماورا بنفش قرار دارد (احتمالا به دلیل بالا بودن میزان زردی )
در این گیر و دار چیزی که ماجرا را احساسی می کند، آن پتوی نیم وجبی و آن خرس کوچولوی مخملی هستند که آرامش خاطر نوزاد را فراهم می آورند. این یعنی اینکه “آسودگی بخش مهمی از درمان است”
۱۸-آهنگ زندگی
این تصویر حاصل خلاقیت جناب آقای بیل مک کانکی (با بیل مکانیکی اشتباه نشود!) است. به نظر می آید قریحه هنری ایشان هم مثل اسمش، مکانیکی است! در این تصویر او قلب و دریچه های آن را مانند اجزای یک ساز موسیقی برنجی تصویر کرده و خودش در تفسیر این اثر می فرماید:” قلب مانند یک ساز موسیقی زیباست! ” به نظر می رسد این آخر کاری کارشناسان محترم ولکام ایمیجز (موسسه اعلام کننده برگزیدگان) دچار کمبود سوژه شده بودند!
۱۹-مهندسان خستگی ناپذیر
این تصویر دیجیتال (اصطلاحا فوتوشاپی) هم به قصد پاسداشت مهندسی ژنتیک تهیه شده است و بصورت نمادین نشان دهنده بلایایی است که پزشکان و زیست شناسان فعال در زمینه مهندسی ژنتیک بر سر این “کد حیات” می آورند.
سلام
اون عکس ببافت استخوانی متراکم خیلی جالب بود من نقاشم و مدتیه که دنبال چنین عکسهایی هستم که کمتر دیده میشن مثل عکس های میکروسکوپی
خوشحال میشم بتونید کمکم کنید دوستان پزشکم
پورد نه پودر !مجیدجان :دی
_____________________________________________________________
یاشار:
🙂
آخی…اون عکس نوزاد بین انبوهی از لوله ها دلمو رنجوند 🙁 …
آخییییییی یعنی اون بچه زیر اون همه لوله به چیزی به اسم آرامش خاطر فکر هم می کنه؟:(((
کتاب های اون تبتیه رو ورق بزنی پورد میشن !
خیلی دوست دارم در مورد طب سنتی تیتی یا طب سوزنی بدونم ولی هیچی نمی دونم:(
این ۱۷ـه خیلی قشتگ بود:) من دلم می خواد ببینم چطوری از این نوزادهایی که اندازۀ کف دستن رگ میگیرن.
____________________________________________________
یاشار:
به سختی!
به چهره اش میومد شیمیست باشه!جدی آقای تبتی رو فکر نمی کردم پزشک یا همون طبیب باشه!دلم برای نوزاد سوخت!
دومییه قشنگ بود!
عكسهاي جالبي بود.
عکسای خیلی جالبی بودن . واسه هر کدومشون به تنهایی حرف داشتم اما در کل همش محو شد و فقط این از توش درومد : واقعاً ممنون.
به آرمان خان :
اولا که کتابهای شیمیتون رو نگاه کنین چقدر آب رفته بود نسبت به کتابهای زمان ما ! یه ذره هم بگذره فقط جلدش میمونه !بعدش هم توی کتاب شما هم نوشته باشه باکی بال ، این ترکیب میان شیمیستها به C60 معروفه ! گفتیم که گفته باشیم.
سلام
شما به یک بازی وبلاگی دعوت شدید. خوشحال میشم اگر این بازی رو انجام بدید.
http://parvazz.wordpress.com/2009/12/09/1388-9-18
قبل خوندن توضیح اون لوله اونقدر فسفر سوزوندم که ای خدا این عکسه چیه.
عکس اخری هم که به ما اشاره داشت از همه اش قشنگتر بود :دی
عکسا و توضیحات جالبی بودن از شریک شدنش باهامون ممنون
_____________________________________________________________
یاشار:
چون به شما اشاره داشت قشنگ بود دیگه ؟؟!! 🙂
سلام…
چه عجب اينجا بالاخره آدرسش پيدا شد!…
يه مدت يه لينكي بغل صفحه ي ما بود كه مقصد نداشت يعني داشت ولي يه جورايي بن بست بود و به آدرسي متروكه ميرسيد!(نيشخند)…
خدا رو شكر كه بالاخره اصلاح شد…
_____________________________________________________________
یاشار:
خیلی ممنون از اینکه به یاد ما بودی و یخلی خوشحالم کردی از اینکه دوباره دیدمت. اگر در اطلاع رسانی از طرف من قصوری بوده، به خاطر تعداد زیاد دوستان وباید ببخشید
اون قلب میگم فتو شاپی بود دیگه؟؟
بعدشم این باکی بال رو من یادمه تو شیمی سال دوم دبیرستان فصل پنجمش نوشته بود! یعنی از همین واژه باکی بال استفاده کرده بود!!
___________________________________________________________
یاشار:
بله فوتوشاپی بوده
البته بحث بر سر این باکی بال زیاد شد . اما من یادمه تو دوره آموزشی سربازی بستنی “بودی بال” زیاد می خوردیم(هوا گرم بود)
سلام
این سری هم جالب بود!
ولی بیشتر حاشیه ای بود نسبت به قبلیا!
خوش باشی
یا علی
سلام آقای دکتر.از اینکه به ما سر زدید ممنون.بنده درگیر کارهای پایان نامه بودم و هستم.وقتی برای کارهای دیگر نبود.لینک شما را هر چه می کردم با آدرسی که در وبلاگ قبلی خود داده بودید نتوانستم باز کنم.برای همن لینک قبلیتان را عوض نکردم.حتی از طریق وبلاگ متوتروکسات هم رفتم اما باز نمی کرد.اما این دفعه مثل اینکه این آدرس درست است و خدمت رسیدیم…..
این مطالب خیلی قشنگ و جالب بود…مخصوصاً اون نوزاد که ما در بخشهایمان از این چیزها کمتر می بینیم .مراقبت کانگورو شاید بتواند در ایران اندکی این غول تجهیزات را نرم تر و مهربانتر کند.شنیده ام در بیمارستان (نمیدانم اسمش چه بود) در تبریز مراقبت کانگورویی خیلی رواج دارد.حتی در دانشگاه اصفهان برای ما یک سمپوزیوم دو روزه گذاشتند و خیلی طرفدار پیدا کرد.اما در حد حرف ماند و به مرحله اجرا نرسید.
سریالتون قسمت سومشم جالب بود. ما هم از این مولکولا تو خونه داریم کوچیک بودم جونم بالا می اومد تا مولکول آبو درس کنم. همینه که چیزی نشدیم!
___________________________________________________________
یاشار:
دیگه میخواستین چی بشین که نشدین 🙂
سلام مجدد
والا ما در طول این سالها این ترکیب را به نام C60 و یا همان فلورن می شناختیم که در منبع شما هم موجود است ! ما که تابحال باکی بال نشنیده بودیم. اطلاعاتمان افزایش یافت ! مرسی
___________________________________________________________
یاشار:
البته با توجه به تیپ کلمه باکی بال به نظر این یک اصطلاح است تا نامگذاری کاملا استاندارد علمی و فرمایش شما نیز صحیح می باشد.
جناب آکسفورد فرموده اند :
plural- noun- Chemistry, informal :spherical molecules of a fullerene, especially buckminsterfullerene.
سلام
۱۵ . ما خواستیم یه ذره اطلاعات شیمیستی از خودمان در دروکنیم. ما شیمیستها خوشه ۶۰ کربنی را C60 می نامیم !
۱۶ . جزوه سر کلاسی اجداد 😆
دست شما درد نکنه. عالی بود.
____________________________________________________________
یاشار:
سلام علیکم. فی الواقع ما با عنایت به این متن از نیوساینتیست (اینجا) این اسم را نوشته ایم. لینکهایش هم موجود است!