با وجود اینکه اجرای یک طرح معقول و منسجم برای ساماندهی به وضع بهداشت و درمان کشور، ضروری به نظر می رسد، اما ارائه طرحهای ضربتی و کارشناسی نشده ای چون پزشک خانواده ۰۲ (پزشک خانواده شهری) نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد، بلکه بر مسائل و مشکلات فعلی هم اضافه می کند.
متاسفانه با وجود شکست طرح پزشک خانواده به شکل فعلی آن در تجربه های قبلی (پزشک خانواده روستایی) و طرحهای پایلوت (در مناطقی که تا کنون اجرا شده است) هنوز هم اصرار وزیر بهداشت و مسوولان بر اجرای این طرح است در حالیکه نه مشکلات قبلی آن برطرف شده اند و نه حتی کارکنان خود وزارت بهداشت در جریان چگونگی اجرای طرح هستند.
طرح پزشک خانواده ۰۲ هنوز در پیچ و خمهای فراوانی گرفتار است و به نظر نمی رسد که این طرح شتابزده در آینده نزدیک به سرانجام مطلوبی برسد. اما به هرحال، به نظر می رسد حداقل برطرف کردن موارد ذیل در آیین نامه این طرح، می تواند تا حدودی آن را قابل اجرا کند:
– در ستادهای مختلف ملی و اجرایی و استان و شهرستان، همه سازمانها و گروههای ذینفع (و حتی تقریبا غیر ذینفع!) دخیل هستند اما مجریان اصلی طرح یعنی پزشکان، نقش بسیار کمرنگی دارند و در تصمیم گیریها هیچ دخالت و نقشی ندارند. مطمئنا لازم است پزشکان هم در سطوح تصمیم گیری و نظارت این طرح، نمایندگانی موثر داشته باشند.
– هنوز چک لیست پایش پزشکان مشخص نشده و معلوم نیست قراردادها بر اساس چه چیزی منعقد و پایش خواهد شد، به نظر می رسد در این شرایطِ نامشخص، عقد قرارداد تنها به ضرر امضا کنندگان آن خواهد بود.
– تیم پایش کننده پزشکان از نظر فنی باید حتما تحصیلات پزشکی داشته باشند، اما این امر در آیین نامه پیش بینی نشده و احتمالا به سرنوشت پایش بیمه روستایی (که توسط افرادی غیر متخصص وبدون سابقه فعالیت درمانی یا ارتباط مستقیم با مردم انجام می شود) دچار خواهد شد.
– کاردانان و کارشناسان بهداشت مستقر در مرکز بهداشتی (درمانگاه خصوصی سابق) حقوق خود را از دانشگاه دریافت می کنند و انتخاب و تعیین آنها با پزشک نیست. اما مسوولیت عملکرد آنان و مدیریت بهداشت به عهده پزشک است در حالیکه هیچ کنترل و مدیریتی بر این افراد ندارد. در صورتیکه هدف وزارت از این کار تنها اشتغال زایی برای کارشناسان بهداشت نیست، بهتر است یا خود مسوولیت بهداشت محیط را به عهدع گیرد یا اختیارات مدیریتی بیشتری در اختیار مدیران مراکز بهداشتی (پزشکان طرف قرارداد) بگذارد.
– میزان سرانه چه در مقایسه با وضع فعلی کشور خودمان و چه در مقایسه با پزشکان دیگر کشورها بسیار ناعادلانه انتخاب شده است و راهی برای اظهار نظر پزشکان در تعیین سرانه پیش بینی نشده، بلکه این بیمه ها هستند که نرخ خدمات خریداری شده خودشان را تعیین خواهند کرد. در حقیقت یارانه سلامت از جیب پزشکان پرداخت می شود. برای افزایش کیفیت خدمات ضروری است که این مقدار به نحوی اصلاح شود که حداقل درآمد فعلی پزشکان (که آن هم منصفانه نیست) در طرح تامین شود.
– پزشکان در این قرارداد تقریبا حق انتخاب ندارند، تعهدات سنگینی می دهند اما در مقبل از هیچ مزایا و حقوق شغلی نظیر مرخصی و غیره برخوردارنخواهند بود.
– ساعات کاری و آنکال بسیار نامناسب و ناسازکار با فرهنگ ماست. (مثلا از ساعت ۷ صبح تا ۱۰ شب آنکال بودن که برای تمام پزشکان آقا و خانم در نظر گرفته شده است و پزشک باید در این فاصله شماره تلفن ثابت و همراه خود را به تمام ۲۰۰۰ نفر تحت پوشش خود داده و به تمام تماسها پاسخ گوید) با این وضع به نظر می رسد هر پزشک باید یک اپراتور تلفن هم استخدام نماید!
– هیچ زمینه سازی فرهنگی و رایزنی در این مورد نه تنها در میان مردم بلکه در میان پزشکان هم صورت نپذیرفته و طرحی که قرار بود در ۵ سال به تدریج اجرا و معایب آن اصلاح شود به صورت ضربتی و در چند ماه شروع به کار می کند.
– حذف بیمه ها و روند فعلی و جایگزینی یک باره آن با طرح ۰۲ بسیار مشکل زا خواهد بود و بهتر است در صورتیکه که مسوولان از طراحی مناسب این طرح برای بیماران و پزشکان مطمئن هستند، آن را فعلا بصورت گزینه انتخابی در کنار شرایط فعلی اجرا کنند و در صورت موفقیت طرح، آن را به تدریج جایگزین بیمه های فعلی نمایند.
– فرانشیز رایگان (مخصوصا بدون زمینه سازی فرهنگی) به تایید تجربه های مختلف، باعث مراجعات غیر ضروری خواهد بود. مطمئنا تعیین حداقلی از فرانشیز قابل پرداخت، در کنترل مراجعات مفید خواهد بود. بدیهی است در ادامه با فرهنگسازی می توان در مورد دریافت فرانشیز هم تجدید نظر کرد.
همکار محترم، پزشک گرامی
خواهشا تنها در مورد این طرح کمی نگاه ملی داشته باشید، اگر شما در کشوری زندگی می کردید که به شما می گفتند به دلیل تحصیلات خودتان حق اظهار نظر در مرود مسائل مدیریتی را ندارید شاید دیگر به زندگی هم ادامه نمی دادید، واقعیت این است که شما به عنوان یک پزشک تربیت شده اید و نباید فکر کنید که باید اختیارر مدیریتی داشته باشید. این مسائل در دنیای امروز کاملا تخصصی شده است. اما با کمبود سرانه و ناسازگاری آن با حداقل زندگی در شان پزشکان موافقم. ضمن اینکه لغو قرارداد بیمه را نیز فعلا زود می دانم و به قول شما باید انتخابی باشد.
_______________________________________________________________
سلام
خیلی ممنون که نظر خود را مطرح کردید
راستش ما در مورد “ادامه زندگی” یا چنین مسائلی صحبت نکرده ایم و طرح کردن آن در کنار “نداشتن حق اظهار نظر” به نظر عباراتی نامتناسب می آیند.
اما در مورد مدیریت سیستم های درمانی:
بر اساس تعاریف سازمان بهداشت جهانی، یکی از خصوصیات پزشک، مدیریت تیم درمان است. این چیزی نیست که ما ادعای آن را داشته باشیم. علاوه بر آن طبق تصریح همین آیین نامه ناقص هم (در صفحه ۱۳) پزشک مدیریت پایگاه و پرسنل ان را بر عهده دارد.
در حقیقت هم از نظر این آیین نامه و هم از نظر استانداردهای بهداشت جهانی، نقش مدیریت درمانی و بهداشتی قسمتی از نقش پزشک است و تفکیک پذیر نیستند. از لحاظ عقلانی هم چنین تفکیکی پذیرفتنی نیست.
اما چیزی که ما به آن بعنوان مشکل اشاره کرده ایم، این است که علیرغم اینکه آیین نامه از پزشک توقع دارد که نقش مدیریتی داشته باشد، اما ابزارها و اختیارات لازم را در دسترس او قرار نداده است.
در چنین شرایطی مدیریت معنا نخواهد داشت.