روز دوازدهم فروردین ماه خبری در سایتها و وبلاگهای ایرانی پیچید: موضوع خبر “درگذشت عسل بدیعی، هنرمند سینما” … اما همراه با این خبر شایعاتی هم شروع به انتشار کردند: حرف و حدیثهایی که علت مرگ عسل بدیعی را “مسمومیت دارویی” و احتمالا خودکشی می دانستند.
آغاز ماجرا: گمانه زنی ها و شروع شایعات
بیشتر منابع خبری که در دقایق اولیه بعد از انتقال عسل بدیعی به بیمارستان این خبر را منتشر کرده بودند به نقل از رضا داودنژاد (همسر خواهر عسل بدیعی) می پرداختند که علت از هوش رفتن او را مسمومیت دارویی عنوان کرده بودند. اما رضا داود نژاد بعدها در مصاحبه با برنامه تلوزیونی هفت اظهار داشت که “مسمومیت دارویی” چیزی بوده که خودش آن را مطرح کرده و تشخیص اعلام شده پزشکان نبوده است.
در همان ساعات اول بعد از انتشار خبر و در حالیکه احتمال “مرگ مغزی” هم در کنار مسمومیت دارویی مطرح می شد، غزل بدیعی خواهر عسل، در گفتگویی احتمال مرگ مغزی را رد کرد و مشکل خواهرش را مسمومیت دارویی دانست و اظهار داشت که امیدوار است خواهرش به زودی بهبود یابد. اما در همین گفتگو او افزود که اگر ادعای “مرگ مغزی” صحیح باشد، اعضای عسل بدیعی جهت پیوند به بیماران اهدا خواهد شد.
تکذیب های رسمی و تشخیص های غیر رسمی
اما بعد از چند ساعت دیگر مقامات رسمی شایعات مبنی بر مسمومیت دارویی را رد کردند و علت فوت این هنرمند را خونریزی مغزی دانستند. یکی از این مقامات رسمی، مجید درگاهی هماهنگ کننده پیوند اعضای بیمارستان مسیح دانشوری بود که اظهار داشت آزمایشات کامل از نظر سطح خونی سموم به عمل آمده و مسمومیت دارویی مطرح نیست و با توجه به مرگ مغزی، آنها آماده پیوند اعضای بدن بدیعی به بیماران هستند.
یکی دیگر از مقامات رسمی که شایعات مسمومیت را شدیدا تکذیب کرد تقی سهرابی مدیر کل روابط عمومی صدا و سیما بود که گفت مشکل نخاعی در ناحیه گردن باعث مرگ مغزی شده و شایعه خودکشی یا مسمومیت دارویی صحت ندارد، چرا که اگر چنین بود، رییس صدا و سیما پیام تسلیت نمی فرستاد.
بعد از این تکذیبها، نوبت رضا داود نژاد بود که این بار احتمال مسمومیت دارویی را قویا تکذیب کند و در برنامه ای تلوزیونی بگوید که او به مسوولان بیمارستان سپرده بود که به همه بگویند علت انتقال عسل بدیعی به بیمارستان مسمومیت دارویی است. اما بعد از آزمایشات و بررسی های پزشکی به عمل آمده متوجه شده اند که مشکل مسمومیت نبوده و عسل بدیعی عارضه مغزی داشته است.
رضا داود نژاد در این مصاحبه گفت که چون خودش به دنبال مسمومیت علائمی مشابه شکایات اولیه عسل بدیعی داشته، حدس زده که مشکل او مسمومیت دارویی باشد. او در پایان مصاحبه گفت که این آخرین مصاحبه ای است که در این باره خواهد کرد و دیگر به خاطر این مساله به تیتر اخبار تبدیل شود.
تحلیل: تشخیص نهایی چه بوده؟
ما به پرونده های پزشکی این هنرمند فقید دسترسی نداریم، اما اگر نقل قولها و مستندات را کنار هم بگذاریم می توانیم به نتیجه هایی در این مورد دست پیدا می کنیم.
چنین به نظر می رسد که در ساعات اولیه انتقال عسل بدیعی به بیمارستان و پیش از آماده شدن نتایج آزمایشات، اطرافیان و خانواده عسل بدیعی گمان برده اند که مسمومیت دارویی باعث اختلال هوشیاری سریع او بوده است. در این مرحله هیچ مقام رسمی پزشکی به تایید شایعات مسمومیت نپرداخته است و تنها حدس و گمانهای غزل بدیعی و همسر او هستند که احتمال مسمومیت را مطرح می کنند.
اما بعد از قطعی شدن بررسی های پزشکی، هم پزشکان و هم مقامات رسمی و حتی خانواده بدیعی اعلام می کنند که او دچار عارضه عروقی مغزی و به دنبال آن مرگ مغزی شده است و باید به وصیت آن مرحومه مبنی بر اهدای اعضایش عمل کنند.
پیوند اعضای عسل بدیعی به بیماران نکته مهمی است که احتمال مرگ مغزی و عدم مسمومیت را تقویت می کند. چرا که اگر مسمومیت دارویی مطرح باشد دیگر نمی توان از کبد، کلیه های، قلب، قرنیه و ریه او برای پیوند به بیماران نیازمند استفاده کرد.
اما در پایان جالب است بدانید به گفته رضا داود نژاد، بعد از انتشار خبر اهدا اعضای عسل بدیعی، آمار داوطلبان اهدای عضو بسیار بالا رفته است. او اظهار داشت قبل از مرگ عسل بدیعی هر روز حدود ۳۰۰ نفر در سایت اهدا نامنویسی می کردند اما در سه روز بعد از انتشار خبر این تعداد به ۱۶ هزار نفر رسیده است.
1 thought on “علت مرگ عسل بدیعی چه بود؟”